حکومت جهاني حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در ادامه حکومت علوي
ويژگي هاي حکومت مهدوي همان ويژگي هاي حکومت علوي است، با اين تفاوت که حکومت علوي تنها در گستره ي محدودي از کره خاکي و در مدت زمان ناچيزي برقرار شد و آن حضرت هم به دليل درگيري در جنگهاي داخلي نتوانست به همه آنچه که در نظر داشت جامه عمل بپوشاند امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف با پيش گرفتن سيره جدش اميرالمؤمنين علي عليه السلام جهان را تا آستانه برپايي قيامت از عدالت پر مي سازد و به همه اهداف خود دست مي يابد.1
اولين اولويت حضرت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در حکومت خود اين است که مردم را بر مبناي قرآن هدايت کرده و آنها را به اسلام راستين دعوت نمايند. همان اسلامي که رسول خداصلي الله عليه و آله وسلم بر آن مبعوث گشته بود و در آخر الزمان يعني پيش از ظهور مهدي موعودعجل الله تعالي فرجه الشريف به دست فراموشي سپرده شده و يا تغيير کره بود.
يعطف الهوي علي الهدي إذا عطعف الهدي علي الهوي و يعطف الرأي علي القرآن إذا عطفوا القرآن علي الرأي.2
او خواسته ها را تابع هدايت وحي مي کند، هنگامي که مردم هدايت را تابع هوي و هوس هاي خويش قرار مي دهند، در حالي که به نام تفسير نظريه هاي گوناگون خود را بر قرآن تحميل مي کنند، او نظريه ها و انديشه ها را تابع قرآن مي سازد.
آن حضرت نفوس سرگرداني را که از راه حق بازمانده و در وادي ظلماني هوسها و خواهشهاي نفساني گام بر مي دارند به راه خويش باز مي گرداند و آنها را از تباهي ها و اعتقادهاي فاسد گوناگون مي رهاند و به پيروي از انوار هدايت خويش، وا مي دارد. همچنين او هر نظريه اي را که باقرآن سازگار نباشد، طرد مي کند و مردم را به آنچه که موافق قرآن است و با کتاب الهي موافقت دارد بر مي گرداند و اين تحولات هنگامي روي خواهد داد که مردم قرآن را بر طبق آرا و افکاغر خويش تأويل کنند و آيات آن را با انديشه ها و خواهشهاي نفساني خود تطبيق دهند، چنان که ارباب مذاهب مختلف اسلامي چنين کرده هر کدام به دنبال خيالات و اوهام خويش به راه افتاده اند و هر يک از آنها مي پندارد که آنچه را قرآن حق و صحيح معرفي مي کند همان است که او يافته و تشخيص داده است و جز آن حقي وجود ندارد و توفيق از خداست.3
قرآن و اهل بيت دو جزء جدا نشدني از همديگرند. پس اگر امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بر طبق قرآن حکومت خويش را بنا کنند غير ممکن است که به روش پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم و امامان بزرگوار عمل نکنند. همچنانکه در سخن مولا علي عليه السلام مشاهده مي نماييم.
ألا و ان من ادرکها منا يسري فيها بسراج منير، و يحذو فيها علي مثال الصالحين، ليحل فيها ربقا ، و يعتق فيها رقا و يصدع شعبا و يشعب صدعا.4
بدانيد آن کس از ما (حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف) که فتنه هاي آينده را دريابد. با چراغي روشنگر در آن گام مي نهد و بر همان سيره و روشن پيامبرصلي الله عليه و آله وسلم و امامان عليهم السلام رفتار مي کند تا گره ها را بگشايد، بردگان و ملت هاي اسير را آزاد سازد. جمعيت هاي گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جويان پراکنده را جمع آوري کند.
حضرت در اين سخن خود علاوه بر پيروي از خط پيامبرصلي الله عليه و آله وسلم و اهل بيت عليهم السلام، برنامه هاي آن مصلح بزرگ را در چند جمله کوتاه و پر معني بيان مي کند که عبارتند از: باز کردن گره ها، آزاد کردن بندگان و اسرا و جمع نمودن جمعيت هاي پراکنده. اين تعبيرات کاملاً بر مسأله ظهور مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف تطبيق مي کند، زيرا او زنجيرهاي اسارت را پاره مي کند و مظلومان در بند را آزاد مي سازد، شوکت ظلماني را در هم مي شکند و جمع آنها را پراکنده مي سازد.5 با تمام اين اوصاف در همين خطبه مي خوانيم که حضرت فرموده اند البته در ظهور وي نبايد عجله نمود. شايد منظور از عجله اين است که اگر ظهور دير به وقوع پيوست مبادا دست از انتظار و ايمان خود برداريم.
فلا تستعجلوا ما هو کائن مرصد و لاتستبطئوا ما يجيء به الغد.6
پس درباره آنچه که بايد باشد شتاب نکنيد و آنچه را که در آينده بايد بيايد دير مشماريد.
پي نوشتها:
1- حيدر علي ميمنه جهرمي، (حکومت علوي الگوي حکومت مهدوي)، موعود، ش 18، سال 1378، ص 50.
2- محمد دشتي، ترجمه نهج البلاغه، ص 256، خ 138.
3- ابن ميثم، شرح نهج البلاغه ابن ميثم، ترجمه سيد محمد صادق عارف، چاپ اول، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1370، ص 312.
4- محمد دشتي، ترجمه نهج البلاغه، ص 274، خ 150.
5- ناصر مکارم شيرازي و همکاران، پيام امام اميرالمؤمنين، چاپ اول، تهران، دار الکتب السلاميه، 1382، ج5، ص 724.
6- محمد دشتي، ترجمه نهج البلاغه، خ 150.
:: بازدید از این مطلب : 3380